عقد دختر دایی پوران
النایی مامانی 21 شهریور عقد دختر دایی پوران دختر دایی فرهاد خدا بیامرز بود که من و تو با مامان بزرگ و بابابزرگ رفتیم کرمان و بقه هم اومدن چقد جای جای دایی فرهاد خالی بود که دخترشو تو لباس عروسی ببینه ایشالا مبارکش باشه و خوشبخت بشن. این اولین باری بود که بعد از تموم شدن درسم میرفتم کرمان .کرمان یکم عوض شده بود البنه خیلی کم عقد خیلی بهمون خوش گذشت و شب خوبی بود تو هم که همش بغل اینو اون بودی ولی دختر خوبی بودی ازت عکس گرفتم اما نمیشه اینجا بزارمش فدات بشم . فرداش که شد همگی باهم رفتیم حمام گنجعلی خانو بازارو جاهایی دیدنیش و بعدشم رفتیم باغ شاهزاده ماهان که هرچقدرم بری بازم قشنگه.برات کقش گرته بودمو کفشاتم از این بوق بوقیا. راستی بگم چکار کرد...
نویسنده :
مامان و بابای النا
15:16